اولین قدمهای کوچکتون
گلای نازم دیشب که شب تاسوعا بود اول شادلی شروع کرد چند قدم راه رفتن و شارین بادیدن راه رفتن او فریاد شادی سر داد واز ذوق راه رفتن خواهرش اونم چند قدم راه رفت و مدام میخوردید زمین و بلند میشدید دایی فرهادم خونمون بئود کلی قربون صدقتون رفت الهی من فدای اونا حرف زدن با ادا اصول شارین و مظلومیت گل ناز شادلین برم میپرستمتون دختران من
نویسنده :
مامان
19:50